حجاب فرهنگ فاطمی (س) <> آخرین مطالب
نويسندگان سه شنبه 22 مرداد 1392برچسب:, :: 14:52 :: نويسنده : رجبعلی
مقایــسه حـجاب از دیـدگاه اسـلام و غـرب چرا غرب همواره تلاش كرده است كه در سلسله اقدامات تهاجمى خود عليه ارزشهاى فرهنگى ملى و اسلامى، كشف حجاب را يكى از اقدامات مهم قرار داده و توان بالايى را به عملى شدن آن و جلوگيرى از اشاعه حجاب اسلام اختصاص داده است؟ چرا اسلام، اين دين سعادت بخش، حجاب را براى زنان واجب فرموده و يكى از احكام. ضرورىقراردادهاست؟شك نيست كه غرب و اسلام با دو ديدگاه متفاوت به زن و ارزشها و كرامت انسانى الهى او مىنگرند و بر همين اساس برنامهريزى مىنمايند. اينك حجاب را از دو ديدگاه غرب مورد بحث و بررسى قرار مىدهيم: لباس پوشيدن، شأنى از شئون انسان است و در هر تمدن رابطه مستقيمى با معناى انسانوتعريف. انسان. درآن. تمدن. دارد. حجاب انسان در تمدن جديد غربى چيست؟ در تمدنى كه خدا از صحنه زندگى غايب شده، و در كليسا عزلت گزيده، معنويت به حاشيه زندگى خزيده، و استخوانبندى فرهنگ و تمدن غربى، يك استخوانبندى مادى شده كه در آن ديگر معنويت و قدس، اصالت ندارد و انسان ديگرى موجودى نيست كه حامل «روح الهى» باشد و بتواند خليفه خدا در زمين شود و. . . در اين تمدن، انسان هيچ فرقى بنيادى و وجودى با حيوان ندارد. . . او هم چند سالى در طبيعت زندگى می کند و مىميردو هیچ . ارزش و اعتبار همه چيز در اين تمدن با اين ملاك سنجيده می شود كه چقدر می تواند به انسانى كه اساسا حيوانى مادىاست، لذت ببخشد و يكى از چيزهايى كه می تواند به او لذت ببخشد «تن انسان» است. از نظر غرب، انسان جز «تن» چيز ديگرى نيست و اين تن يكى از مهمترين آبشخورهاى لذت اوست، و او در فرصت محدودى كه تا مرگ دارد بايد از همه لذتها تا می تواند بهره مند شود» در اينجا ما ديدگاه برخى از دانشمندان غربى را درباره حجاب و پوشش كنار هم قرار می دهيم تا شما خود به قضاوت بنشينيد و علت تناقص گويىها را خود پيدا كنيد. راسل با «تابو» خواندن احساس شرم، عفاف و تقواى مرد و پوشش زن درباره ريشه حيا و حجاب می گويد:اخلاق جنسى آنچنان كه در جوامع متمدن ديده مىشود، از دو منبع سرچشمه مىگيرد: يكى، تمايل به اطمينان پدرى، ديگرى، اعتقاد مرتاضانه به خيبث بودن عشق. ديدگاه فرويد نيز هم افق با ديدگاه راسل است. او نيز اخلاق جنسى را تابو مىخواند و در روانشناسى خود، مبناى تحركات انسان را در همه دورانهاى زندگى، غريزه جنسى معرفى مىكند وایجاد مانع در برابر آنان را به هر شكل ممكن، مردود شمرده، عامل بيمارىهاى روانى مىداند. به راستى، آيا مىتوان اين كلمات متناقص كه حقايق آشكار را زير پا مىگذارد پذيرفت؟ آيا اخلاق نوين جنسى غرب كه با استفاده همين نظريات پايهريزى شده مشكلات روانى را حل كرده است و يا به عكس، عوارض بىشمار فرهنگى، اجتماعى و اخلاقى به وجود آورده و هزاران درد بىدرمان به دردهاى گذشته افزوده است؟» آيا مىتوان با اين سخن متناقض، به تحليل ريشه حجاب و حيا پرداخت و آن را تبيين نمود؟شهيد مطهرى در پاسخ غربىها مىگويد : درباره اينكه زن ابتدا در خود احساس نقص مىكرده است و سبب شده كه هم خود او و هم مرد، او را موجود پست بشمارد، سخنان زيادى گفته شده است، خواه آن سخنان درست باشد و خواه نادرست، با فلسفه اسلام درباره زن و پوشيدگى زن رابطهاى ندارد. اسلام، نه حيض را موجب پستى و حقارت زن مىداند و نه پوشيدگى را به خاطر پستى و حقارت زن عنوان كرده است؛ بلكه منظور ديگرىداشته. است» . آية اللّه جوادى آملى مىگويد : «شبهه هاى كه در ذهنيت بعضى افراد هست، اين است كه خيال مىكنند حجاب براى زن محدوديت و حصارى است، حجاب نشانه ضعف و محدوديت زن است. » محروميت از ارضاى غريزه جنسى از راه مشروع و طبيعى، باعث انحراف و فساد خواهد شد؛ اسلام اين مشكل را با دستور ازدواج و توجه همسران به ارضاى همديگر حل كرده است. اين اشكال كه حجاب و پنهان شدن زن در ميان پوششها باعث محروميت و طغيان و فساد مىشود، بىاساس است، زيرا اسلام با آن دستورهاى موكد خود راجع به ازدواج و احكام دقيق خود در اين مورد، رفع محروميت كرده. است. اما «بايد توجه داشت كه اگر مشكل محروميت را با به وجود آوردن بىبند و بارى و كشف حجاب رفع كنيم، مفاسد تباهىها هزاران برابر بيش از تباهىهاى محروميت است؛ قبلا اشكال مىكردند كه محرومیت از زن باعث مىشود كه مردها به همجنس خود تمايل كنند و گناه بزرگ «لواط» رائج مىگردد؛ ولى بايد با اينها گفت چرا در دنياى غرب كه مرد از محروميت بيرون آمده و با كمال آسانى مىتواند با زن تماس بگيرد، دامنه همجنس بازى و لواط گسترده شده؛ تا آنجا كه اين موضوع به عنوان لايحه به مجلس كشيده شده و مجلس بريتانيا جوازآنراتصويب. كرده است؟از اين نمونه و امثال آن مىفهميم كه حل مشكل با بىبندوبارى نيست، بلكه بىبندوبارى مشكل را هزارها برابر مىكنند. بىبندوبارى زنها، برنامه هاى سكس، فيلمهائى كه نمايشگر زنهاى نيمه عريان و بىحجاب است، و دوست بازى به عنوان جشن و هنر و برداشتن مرز بين زن و مرد، هر يك آتش است كه به خرمن غريزه جنسى می افتد، و عواقب اين تهيجات و تحريكات بر كسى پوشيده نيست؛ اسلام كه كاملاً به همه جوانب با نظر دقيق می نگرد و دستوراتش عميقا حساب شده و منطقى است، كاملاً به مرز باريك بى بند و بارى و فساد اطلاع و توجه دارد، و به خوبى در قانونگذارى خود خطر شكسته شدن حصار عفاف، و باريكى اين مرز را در نظر داشته. است. » زندانيان چادر، عنوان كتابى است كه توسط خانم شهره مستشار در انگليس منتشر شده است «چنانچه از عنوانش پيداست، حجاب، ضد آزادى زن تلقى شده است. می دانيم كه آزادى قلمروهايى دارد: بيان عقيده، فعاليت سياسى و. . . . حجاب كدام آزادى را سلب می كند؟ اگر فعاليتهاى اجتماعى و سياسى زنان معنى نداشت، ديگر كدام آزادى است كه با حجاب سلب شده است؛ مگر اينكه مراد از آزادى، هرزگى جنسى وبی بندوبارى غريزى باشد؛ كه البته حجاب اين آزادى را تحديد می كند و رسالت حجاب هم همين است و نيز حجاب برخى دشواریها را به بار دارد كه اگر اصل آن براى سلامت و رشد جامعه انسانى مقيد انگاشته شود، بايد آن را متحمل شد. » در دفاع از حجاب، می توان گفت : «مگر دانش اندوزى، با محدوديت همراه نيست. مگر راست گويى، برخى آزادیها را سلب نمی کند. همواره ناموس خلقت بر اين استوار بوده كه اشياء ذى قيمت و پر ارج را در پوشش محكم و دست و نيافتنى و به دو از چشم و دسترس هر كس و ناكس محافظت نموده است. مرواريدهاى گرانسنگ را در پوشش نفوذناپذير چون صدف نگاهدارى نموده، اما سنگهاى بی ارزش را به وفور در هر جا پراكنده است. زن مسلمان نيز آنگاه كه پيكر خود را حرم پرحرمت حجاب قرار می دهد و خويشتن را از تير نگاههاى هوس آلود مردان هرزه حفظ می كند، در واقع مرواريد گرانسنگ عفت و نجابت را در صدف حجاب و گوهر ارجمند زنانگى خويش را در پوشش مطمئن از دستبرد نامحرمان حفظ می نمايد. » نيز مىتوان گفت : «و هرگز پوشش، مانع كار نيست. اگر نگاهى به آن زنانى كه در كارخانه ها كار، يا در دهات مشغول توليد هستند، بكنيم می بينيم هم پوشيده هستند و هم به اقتصاد كمك می كنند، و اين زنان غرب زده هستند كه با برهنگى خود جامعه را به فساد كشيدند و يك موجود مصرفى و تفننى بيش نيستند. »نيز مىتوان گفت : «تنها راه حفظ شخصيت و حرمت زن روى آوردن به حجاب است. اگر او به حجاب روى آورد، پايگاه خانوادگىاش قوى می شود. مردها، ناچار مىشوند به زندگى خانوادگى خود ارج نهند و به همسران خود، واقعا توجه كنند (و به آنها وفادار باشند). اگر حجاب خود را ارج نهد، او را به مشاغل پست با حقوق بخور و نمير، نمی گمارند و استعدادهاى واقعی اش به هدر نمی رود و آن وقت است كه می تواند در مشاغل عالى، به مراتب بيشتر از آنچه براى بی حجاب مطرح است، توفيق به دست آوَرَد. » التماس دعا نظرات شما عزیزان: پيوندها
|
|||||||||||||||||
![]() |